خانواده.......

سلام
امید وارم که حالتون خوب باشه.....

خب............
کسایی که با امو (ایمو) اشنایی دارن میدونن که یه امو باید سعی کنه رو پای خودش وایسه و بیخیال خانواده بشه. ( یه جورایی از خانواده بدشون(بدمون) میاد.)

خیلیا که امو ها رو نمیشناسن فکر میکنن یه سری بچه سوسولن که از بس پول بابایی بهشون حال داده و تو پر قو بزرگ شدن این کارا رو میکنن!!!!(مثل کلی دیدگاه غلط دیگه.. کی اهمیت میده.؟)

ولی در واقع امو ها یه سری ادمای ازاد و مستقلن(شایدم به دنبالشن) که  برای عقایدشون خیلی ارزش قایلند.(ببخشید همزه رو پیدا نکردم!!!)

خوب موضوع الان خانوادس.....
دیدگاه امو ها به خانواده یه کم عجیبه...
اونا از خانواده بدشون میاد یا ازش فرارین یا ندارن یا یه مشکلی دارن و...........
ولی این دیدگاه منفی چند تا دلیل کلی داره.....

1.امو ها ادمای تنهایین  پس تو زندگیشون خانواده تاثیری نداشته

2.خانواده یه امو رو درک نمی کنه!!!!

3.کلا خانواده ای از اول در کار نبوده یا به مشکلی در خانوتده بوده

4.از همه بدتر:(کاشکی یکی از عوامل بالا باشه ولی این نباشه)
یه خانواده برای حفظ ارزش های خودش (برای ما که ارزش نیست!!) شروع میکنه به مخالفت کردن به هر نحوی (فکر نکنین این مشکل فقط تو ایرانه....)
حالا گیر دادن زور کردن محروم کردن و هرچی (خب یه جرایی جنگه دیگه)

و دلایل دیگه که من مهماشو گفتم..............
(یه دلیل دیگه هم بود ولی نگفتم تا سو استفاده نشه.!!)

حالا هرکی هر جور میخواد فکر کنه ما کار خدمونو میکنیم......